English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5143 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shelf U هرچیز تاقچه مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shelflike U تاقچه مانند
potting U هرچیز برجسته ودیگ مانند
pot U هرچیز برجسته ودیگ مانند
pots U هرچیز برجسته ودیگ مانند
sconce U تاقچه
shelf U تاقچه
shelver U در تاقچه گذار
sconce U تاقچه سربخاری
shelf U در تاقچه گذاشتن
shelve U تاقچه دار کردن
shelved U تاقچه دار کردن
shelving U تاقچه یاقفسه بندی
steatopygic U دارای کفل تاقچه دار
steatopygous U دارای کفل تاقچه دار
shelving U موادیکه از ان تاقچه میسازند شیب
anything U هرچیز
anyone U هرچیز
apiece U هرچیز هریک
minims U هرچیز کوچک
platter U هرچیز پهن
platters U هرچیز پهن
pair U هرچیز دو جزئی
flip side U پشت هرچیز
minim U هرچیز کوچک
pad U هرچیز نرم
pads U هرچیز نرم
(live off the) fat of the land <idiom> U بهترین از هرچیز را داشتند
flip side U بخش ثانوی هرچیز
mixed bag U هرچیز قاتی پاتی
rib U هرچیز شبیه دنده
three decker U هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
signaled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signalled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
pickup U هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
charger U دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
behemoth U کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
chargers U دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
everything is good in its season <proverb> U گویند که هرچیز به هنگام خوش است
bobtail U اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل
ballast U هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pike U نوک نیزه هرچیز نوک تیز
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
dud U ترقه خراب هرچیز خراب
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
castellated U دژ مانند
plumelike U پر مانند
gypsiferous U گچ مانند
analogous U مانند
goatish U بز مانند
penniform U پر مانند
fulidal U اب مانند
unapproachable U بی مانند
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
anthoid U گل مانند
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
filiform U نخ مانند
plumose U پر مانند
impish U جن مانند
etcetera U و مانند ان
encephaloid U مخ مانند
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
unequaled U بی مانند
inimitable U بی مانند
incomparable U بی مانند
feathery U پر مانند
tendinous U بی مانند
fluty U نی مانند
etc U و مانند آن
blotchy U لک مانند
vide U مانند
womanlike U زن مانند
floriform U گل مانند
without an e. U بی مانند
threadlike U نخ مانند
thready U نخ مانند
pipelike U نی مانند
similar U مانند
unequalled U بی مانند
toughest U پی مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
unique U بی مانند
argillaceous U گل مانند
uniquely U بی مانند
inapproachable U بی مانند
lambdoid U مانند
frothy U کف مانند
foggier U مانند مه
foggiest U مانند مه
foggy U مانند مه
nears U مانند
myrtle formed U اس مانند
arundinaceous U نی مانند
unparalleled U بی مانند
mammilliform U مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
liplike U لب مانند
after the example of U مانند
aquiform U اب مانند
similiar U مانند
simulant U مانند
string U نخ مانند
analogue U مانند
analogues U مانند
argillaceous U رس مانند
icily U یخ مانند
as U مانند
near U مانند
near- U مانند
mammilary U مانند
nearest U مانند
nearer U مانند
nearing U مانند
neared U مانند
cryptand U حجره مانند
ctenoid U شانه مانند
campanulate U زنگ مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
culicoid U پشه مانند
puriform U چرک مانند
boxy U جعبه مانند
cuticular U پوست مانند
canaliculate U ابراه مانند
cowish U گاو مانند
crinoid U زنبق مانند
bosomy U پستان مانند
argillaceous U مانند خاک رس
scalelike U فلس مانند
arciform U قوس مانند
arborescent U شاخه مانند
pyramidic U اهرام مانند
racemiform U خوشه مانند
seedlike U بذر مانند
cystoid U مانند مثانه
dermatoid U پوست مانند
parchmenty U پوست مانند
anthracoid U مانند گنده
dermoid U پوست مانند
bursiform U کیسه مانند
dermoidal U پوست مانند
reeding U طرح نی مانند
digitiform U انگشت مانند
pterygoid U بال مانند
disclike U صفحه مانند
butyric U کره مانند
dendriform U مانند درخت
sheetlike U ورقه مانند
aphthoid U برفک مانند
brach U تازی مانند
apelike U میمون مانند
cadaveric U لاشه مانند
scabious U دله مانند
shadowlike U سایه مانند
deiform U خدا مانند
deltoid U مانند دال
bursiform U کیف مانند
deltoideus U مانند دال
puppyish U توله سگ مانند
cancellate U شبکه مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
saclike U کیسه مانند
baccate U توت مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
reniform U کلیه مانند
chondroid U غضروف مانند
saddlebacked U زین مانند
sagittary U مانند تیر
ravined U کلاغ مانند
boll U برامدگی مانند
sciuroid U سنجاب مانند
benzenoid U بنزن مانند
cinderous U خاکستر مانند
rodlike U میله مانند
rocklike U خاره مانند
rhizoid U ریشه مانند
billowy U موج مانند
scalelike U ترازو مانند
cloistral U دیر مانند
collective goods U مانند جاده
columniform U ستون مانند
coralline U مرجان مانند
saccate U کیسه مانند
auriform U گوش مانند
as usual U مانند همیشه
seamilike U درز مانند
as ever U مانند همیشه
carneous U گوشت مانند
coroniform U تاج مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com